نقد و بررسی : تیه طلا
اونقدر جا خوردم که گولهی جیوه از دستم ول شد روی زمین و قل خورد لای چمنکاری حیاط و دیگه گمش کردم! انگشترمم… دیگه انگشتر نبود و دیگه هیچوقتم انگشتر نشد برام! جیوه طوری رینگ انگشتر طلامو خورده بود، که دیگه حتی نمیشد سرشو به هم جوش داد، یه بخشی از طلا رو جیوه از بین برده بود! انگشترمو خیلی دوست داشتم، بهش دل بسته بودم … بعدش، دیگه نه اون گولهی فریبنده رو داشتم، نه انگشترمو تونستم داشته باشم و دستش کنم!
فرهاد در حد بضاعتش که چشمانش باید به خیابان میماند، فقط چشم غرهای نصیب طلا کرد و شاکی پرسید:
ــ صبر کن ببینم! الان من قراره تو رو بخورم؟! ــ داشتم دربارهی جیوه و طلا حرف میزدم! اگه من طلا باشم و تو جیوه، شک نکن که نابودم میکنی!
مشخصات فنی :
قطع | رقعی |
---|---|
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 510 |
تاریخ تجدید چاپ | 1399-03-10 |
سال چاپ | 1399 |
وزن | 519 |
دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده