نقد و بررسی : یاسمین
توضیحات
به قلم جذاب، گيرا و مهارتمندانهي م. مودب پور به چاپ انتشارات نيريز، داستاني كه با آن خواهيد خنديد، خواهيد گريست و زندگي خواهيد كرد، او چنان روايت مي كند كه گويي تمام افراد و صحنه ها زنده و حاضر دربرابرتان قرار دارند و شما بخشي از داستان و آن گوشهاي از زندگيتان است. چنان در عمق مطالب فرو خواهيد رفت كه گذر زمان را حس نكنيد.
گزیده ای از کتاب
هوا سرد بود. تو خودم كز كردم. رفتم تو فكر. سرم رو گذاشتم رو دستهام. تو خودم جمع شدم، مونده بودم چطور شد اومدم اينجا! حالا كه اومدم چيكار كنم؟
هرچه مي خواستم بلند شم برگردم خونه، پام پيش نمي رفت. دلم مي خواست همونجا بشينم. برف روي سرم نشسته بود. دستام گزگز مي كرد. نمي دونم چرا ياد روزي افتادم كه پدر و مادرم تو تصادف كشته شده بودن و من كنار جاده نشسته بودم و به جسد پدر و مادرم كه روش يه پارچه انداخته بودن نگاه مي كردم. همون بغضي كه اون روز داشتم، الان گلوم رو گرفته بود.
مشخصات فنی :
قطع | رقعی |
---|---|
نوع جلد | شمیز |
تعداد صفحات | 496 |
سال چاپ | 1398 |
دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده