نقد و بررسی : هزار و یک شب
توضیحات
ترجمه ای است از عبداللطیف طسوجی تبریزی به چاپ انتشارات کانیار. کتاب گرانبهای حاضر با قاب وزین و طراحی منحصر به فرد دربردارندۀ داستان هزارو یک شب که اکثر ماجراهای آن در ایران و بغداد می گذرد و ریشۀ داستان هایش را ایرانی و برگردانی از “هزار افسان” می دانند، است.شهریار پادشاه ایران به دلیل خیانت زنش و برای انتقام، به مدت سه سال هرشب دختر باکره ای را فرا می خواند و صبح به قتل می رسانید. شاه از وزیر خود طلب دختر شایسته ی دیگری می کند اما او جز دختران خودش، دخت دیگری نمی یابد، از این رو با غم و اندوه به سرای خویش می رود و ماجرا را برای دختر بزرگ ترش بازگو می کند و شهرزاد از پدر می خواهد که او را نزد شاه ببرد، او شب اول قصه ای ناتمام برای پادشاه می گوید و از آنجا که ملک شهریار منتظر باقی داستان است از قتل او منصرف می شود و این چنین است که قصه گویی های شهرزاد به مدت هزار و یک شب ادامه می یابد!
گزیده ای از کتاب
تا سه سال به این منوال گذشت، مردم به ستوه آمده و دختران خود را برداشته هریک به سویی رفتند و در شهر دختری نماند. روزی ملک با وزیر گفت: دختر شایسته ای برای من پدید آور. وزیر آنچه جست و جو کرد دختر نیافت. از هلاک اندیشناک گشت و به سرای خویش رفته ملول و غمگین بنشست. او را دو دختر بنام های شهرزاد و دنیازاد بود؛ شهرزاد دختر بزرگتر، دانا و پیش بین و از احوال شعرا و ادبا و ظرفا و ملوک پیشین آگاه بود. چون ملالت و حزن پدر بدید از سبب آن پرسید و گفت:
بر دل غم روزگار تا کی داری بگذار جهان و هرچه در وی داری
با یار شرابی طلب و پای گُلی در دست کنون که جرعۀ می داری
وزیر قصه بر وی فرو خواند. دختر گفت:
ای مبارک رای دستور ای مبارک پی وزیر ملک خسرو را عمید و دولت او را مجیر
مرا بر ملک کابین کن. یا من نیز کشته شوم و یا زنده مانم و بلا از دختران مردم بگردانم. وزیر گفت: خود را به چنین مهلکه انداختن دور از صواب و خلاف رای اولوالالباب است و مرا بیم از آن است که بر تو رسد آنچه به زن دهقان رسید.
مشخصات فنی :
مترجم | عبداللطیف تسوجی تبریزی |
---|---|
قطع | وزیری |
نوع جلد | زرکوب |
تعداد صفحات | 1438 |
تاریخ تجدید چاپ | 1398-03-07 |
سال چاپ | 1398 |
وزن | 2584 |
دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده